رایحه

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

پیش نویس: خیلی وقت است تصمیم گرفته ام نوشته هایم را بعد از پخته شدن نشر دهم! این، یکی از عسل های جا افتاده ی کندوی کتاب من است، تاریخ آخرین ویرایشش بر میگردد به بهمن 93. امیداروم برای شما هم عسل باشد و به قول ما اصفهانی ها؛ گوشت شود به تنتان!


نه توی قفسه ی کتابخانه دنبالش گشتم، نه توی ویترین چشمم را گرفت. رفته بودیم استقبال ورودی های جدید کارشناسی ارشد دانشگاه، که توفیق اجباری نصیبمان شد و آخر سر یکی یک دانه از هدیه های بچه های ورودی، را با اجازه ی امور فرهنگی دانشگاه کش رفتیم!

تمام مدت، داشتیم نوبتی به بچه ها کتاب هایی را معرفی میکردیم، که خودمان هیچ کدام را نخوانده بودیم! شرم آور بود. البته نه شرم آور تر از دانشجویان خرخوانی1 که حتی حاضر به قبول کتاب غیر درسی، به عنوان هدیه نبودند، و خوشحالی "صنعتی اصفهان" قبول شدن، از سر و رویشان میبارید...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۴۹
رایحه زهرا